اطمينان، اعتماد و اميد
چهارشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۸۶اطمينان
روزي همه روستاييان تصميم گرفتند دعاي باران بخوانند.
همه جمع شدند ولي فقط يك پسر بچه، چتر همراه خود آورد.
اين يعني اطمينان.
اعتماد
اعتماد يعني احساس يك نوزاد يك ساله وقتي شما او را به هوا پرتاب ميكنيد و او ميخندد…
زيرا او ميداند كه شما وي را خواهيد گرفت…
اميد
هر شب ما به رختخواب ميرويم در حاليكه ضمانتي وجود […]