اين چند روز كار خاصي نكردم. طبق معمول خوردم و خوابيدم و …
این مطلب در تاریخ
شنبه ۲۶ خرداد ۱۳۸۶ در ساعت ۲۰:۲۴
و درباره موضوعات خاطره منتشر شده است.
شما میتوانید هر پاسخی به این مطلب را توسط RSS 2.0 دنبال کنید.
شما میتوانید نظر بدهید، یا از سایت خود دنبالک ارسال کنید.
شنبه ۲۶ خرداد ۱۳۸۶ ساعت ۲۰:۳۷
سلام صبا خانم . خدا روشكر ميبينم كه بزرگ تر شدي (ما شاالله). مي خواستم بگم اون موقع به ما مي گفتن يه بالش كم حجم زير سر سيمين بگذاريد چون ممكنه يه موقعي شير بالا بياره كه بدون بالش نوزاد اذيت مي شه . مي بوسمت .به مامانت سلام مخصوص برسون .
شنبه ۲۶ خرداد ۱۳۸۶ ساعت ۲۱:۳۰
سلام نوشين خانم،
خيلي ممنون كه به فكر ما هستيد. حتما توصيههاي شما ميتونه به ما كمك زيادي بكنه.
شنبه ۲۶ خرداد ۱۳۸۶ ساعت ۲۳:۳۸
hadi kheyli bahali
یکشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۸۶ ساعت ۱۷:۵۶
چه خوشگل چه خوشگل چه خوشگل شدی امشب
چهارشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۶ ساعت ۱:۰۶
از پدر و مادرت ممنونم كه با اينكه اين همه به شما مشغولند ، لطف كردند و دوشنبه تو مراسم سوم مادرم شركت كردند.
تو با همين خوردن و خوابيدنت كلي به بابات اينا حال مي دي همين دفعه پيش نوشته بودن از كم خوابيت ناراحتند به همين راحتي مي توني بهشون حال بدي خوب چه ايرادي داره يك چرت كه كاري نداره
پنجشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۸۶ ساعت ۱۲:۳۲
اگه میشد با خوردن و خوابیدن به همه حال داد که من حاضر بودم همیشه بخورم و بخوابم
صبا خانم حالا که میتونی استفاده کن و حالشو ببر
یکشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۲۲
Will the boat make her debut at the paris boat show or there is a chance to see her in Genoa in Sept…thank youThe boat will pneeertsd at all major fall boat shows Ishua, southampton, cannes, Genoa, barcelona, annapolis.Hope to see you therethank you
سه شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۲۶
All of my questions settled-thanks!