مهماني مشهد و تهران و مسافرت اصفهان

نوشته شده در پنجشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۸۶ توسط صبا

وقتي مشهد بوديم، ۱۹ تير رفتيم خونه يكي از دوستان مامانم تا چند تا از دوستان ديگه مامانم كه همه جمع شده بودند را ببينيم.

بچه‌هاي اونها خيلي شيطوني كردند ولي من فقط تونستم نگاه كنم. همشون به من مي‌گفتند ني ني!
مامانم مي خواست از من و دوستام عكس دسته‌جمعي بگيره، ولي اينقدر شيطون بودند كه نتونست همه را در يك عكس جمع كنه! اين هم عكس‌هاي اونها البته يكي يكي!
خودم هم چون خواب بودم عكس ندارم!

ياس
اميررضا
محمدمهدي
ياسين

از سمت راست، ياس، اميررضا، محمدمهدي و ياسين (محمد مهدي و ياسين با هم برادرند).
اين هم عكس زهرا كه اومده بود مشهد

زهرا و صبا

بعد از برگشتن از مشهد ۲۶ تير رفتيم مهماني دوباره خونه يكي ديگه از دوستاي مامانم.
دوستاي مامانم براي تولدم يك هاپوي گنده خريده بودن و گذاشتنش روي من. خوب شد خواب بودم وگرنه شايد مي‌ترسيدم.

صبا و هاپوي هديه تولد

روز ۲۹ تيرماه هم رفتيم خونه آقاي فوده دوست بابا و مامان.
اون روز دلم خيلي درد گرفت و خيلي جيغ زدم و گريه كردم ولي وقتي چند قطره افشرده نعناع نوش جان كردم، فوري خوابيدم.
اين هم عكس من بغل عمو پويا

صبا و آقاي فوده

روز اول مرداد هم رفتيم اصفهان.
پنجم مردادماه هم تولد دوسالگي زهرا بود.
اين هم عكس من و زهرا و آيدا دختر عموي زهرا

صبا، زهرا و آيدا

اين هم يك سري عكس ديگه در اصفهان

صبا
صبا
صبا
صبا و زهرا

روز ۷ مرداد واكسن‌هاي دو ماهگي را هم زدم. روز نهم مرداد هم از اصفهان برگشتيم. وسط راه براي استراحت ايستاديم.

صبا
صبا
صبا
صبا
صبا
صبا
صبا
صبا

۴ نظر درباره “مهماني مشهد و تهران و مسافرت اصفهان” داده شده است.

  1. محمد طاهری گفت :

    پس حسابی خوش گذشته. جای ما رو هم خالی میکردید D:

  2. حسين طاهري گفت :

    كاش بنزين جيره بندي نبود يك جوري با سيمين هاينها هم عكس يادگاري مي نداختين

  3. امیر گفت :

    بابا از تنبلی در اومدید آپ کردید. چه عجب . اومیدوارم ……..

  4. نینا گفت :

    همیشه به تفریح.همیشه شاد و سلامت باشی

نظر بدهید



counter
Motigo Webstats - Free web site statistics Personal homepage website counter Search Engine Optimization