اولين روز مهد کودک
نوشته شده در سه شنبه ۲۷ شهریور ۱۳۸۶ توسط پدر صباامروز صبا را بصورت آزمايشي چند ساعتي به مهد کودک برديم.
به عنوان روز اول شايد بشه گفت خوب بود. البته به نظر مي رسيد زياد گريه کرده. طبيعي هم هست.
مدير مهد کودم هم فرد با ذوقي است. در دفترچه يادداشت صبا، اين متن را نوشته بود:
بنام آفريننده زيبايي |
امروز سهشنبه ۲۷ شهريورماه سال ۱۳۸۶ ميباشد. مهد گل ياس دختري زيبا، باهوش و نمکي بنام صبا صبوحي را در آغوش ميگيرد. او دوست داشتني و مليح است. چشم در چشم ما ميدوزد و ميخندد. صباي عزيز با تو بودن مرا ياد کودکيم مياندازد، کودکي که از آن چيز زيادي نميدانم جز کمي که مادرم برايم ميگويد. صباي مهربانم با تو بودن مرا ياد تمام پاکيها، صداقتها و بيآلايشيهايي که فقط ميتوان در دوران نوزادي جستجويش کرد، مياندازد. صبا جان، امروز گل ياس با آمدنت گلبرگ سفيد ديگري را در آغوش گرفت. اميدوارم گل ياس بتواند آرامش را به تو و به پدر و مادر مهربانت هر چه زودتر تقديم کند. امروز تو روي پاي خانم مدير بخواب رفتي. شايد اولين خوابت دور از مادر بود. مريم جون و فرزانه جون مرتب به تو سر زدند. مريم به تو شير داد و ترا راه برد حتي خارج از کلاس مهد را به تو نشان داديم. برايت جالب بود به رنگها دقت ميکردي و آنها را دنبال. صبا بدان همهي ما دوستت داريم و از اينکه برايت کاري بکنيم خوشحاليم. اميدواريم بتوانيم آن طور که بايد و شايد از تو مراقبت کنيم. باز هم ميگويم صبا جان دوستت داريم. به گل ياس خوش آمدي. ساعت و ثانيههاي خوشي در انتظار توست.صبا جان هنگام جدايي مادرت، من و مادر يکي از بچهها گريه کرديم. ولي بدان بزودي، بزودي تو و مامان و بابا به همه چيز عادت خواهيد کرد. و بدان هر آغازي پاياني دارد و هر آغازي به اميد جاودانگي آغاز ميشود. اميدواريم دوستي و علاقه و ديدارهاي ما جاودانه باشد. |
سه شنبه ۲۷ شهریور ۱۳۸۶ ساعت ۲۳:۳۷
احساسات و عواطف پاك و صميمي سركار خانم ( ) مديره مهربان ودلسوز مهد گل ياس در آينده اي نه چندان دور صباي كوچولو را بر آن خواهد داشت تا از اولين مهربانان بعد
از پدر و مادر كه او را با آغوش گرم خود پذيرفتند و نوازش كردند اكنون از ناحيه والدين و فردا از قلب مهربان صبا شايسته سپاسگزاري و تقدير است و براي هميشه در دلها جاويدان ميماند.
پنجشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۶ ساعت ۱۳:۵۱
حسن سلیقه مسولین مهد بسیار جالب بود. شاید جمله ای باشد که برای تک تک کودکان حتی بعنوان بازار گرمی بنویسند ولیکن زیبایی کلام تاثیر گزاری بسزایی دارد. برای شما و مسولین آن مهد هم ارزوی توفیق دارم
پنجشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۶ ساعت ۲۱:۲۸
تبریک میگم برای حسن سلیقتون بخاطره انتخاب کسی که اینقدر احساسش قشنگه … امیدوارم به خوبییه شما از این پروانه کوچولو وزیبا مراقبت کنن.
جمعه ۳۰ شهریور ۱۳۸۶ ساعت ۱:۳۶
عجب مهد باحالی
جمعه ۳۰ شهریور ۱۳۸۶ ساعت ۱:۳۶
منظورم مدیر مهدش بود
پنجشنبه ۵ مهر ۱۳۸۶ ساعت ۱۷:۱۸
تنبلا بیدار شن لطفا…اپ بفرمایند
دوشنبه ۱۹ آذر ۱۳۸۶ ساعت ۱۴:۲۹
سلام ممکنه خواهش کنم ادرس مهد کودک را بدهید؟