تب
نوشته شده در دوشنبه ۹ مهر ۱۳۸۶ توسط پدر صبادوشنبه هفته گذشته اولين روز کاري مادر صبا بعد از حدود يکسال بود.
صبا به مهد کودک رفت. مادر صبا هم به دانشگاه رفت.
عصر مادر صبا، صبا را از مهد کودک به خونه برگرداند.
شرايط خوب بود. صبا زياد گريه نکرده بود. در مهد کودک هم به مناسبت شروع سال تحصيلي جشن گرفته بودند. صبا هم در جشن از شنيدن صداي موسيقي و … لذت برده بود.
اما…
شب حدود ساعت دو و نيم، صبا تب کرد. دماي بدنش حدود ۳۸ تا ۳۹ درجه سانتيگراد بود.
تا سحر پاشويه داديم، ولي دماي بدنش پايين نيومد.
بعد از اذان صبح مجبور شديم صبا را به بيمارستان ميلاد ببريم.
روند کار هم تقريبا معلوم بود، معاينه پزشک، آزمايش خون و آزمايش ادرار.
آزمايش خون را همون روز صبح انجام دادند، ۲ سي سي خون.
نتيجه آزمايش خون، عفونتي در خون ديده نميشود.
البته عصر روز سهشنبه تب قطع شد.
روز چهارشنبه صبح هم موفق شديم، نمونه ادرار صبا را تهيه کنيم و به آزمايشگاه ببريم.
روز شنبه نتيجه آزمايش ادرار را هم گرفتيم. نتيجه اينکه عفونتي ديده نميشود.
دليل تب، نامشخص!
همان روز شنبه، هفتم مهرماه صبا ۴ ماهه شد.
واکسنهاي فلج اطفال و سه گانه نوبت دوم انجام شد.
طبيعتا تب دوباره شروع شد. البته با تجويز به موقع قطره استامينوفن خيلي تب شديد نشد.
امروز دوباره صبا به مهد کودک رفت.
اميدوارم ديگه تب نکنه.
سه شنبه ۱۰ مهر ۱۳۸۶ ساعت ۸:۴۱
مسلما هر اتفاقي در بدن دليلي دارد
ولي تب كردن براي اطفال خيلي خيلي غير طبيعي نيست
فقط بايد مراقب جدي بود كه از اون درجه ها به هيچ وجه بالاتر نرود
چهارشنبه ۱۱ مهر ۱۳۸۶ ساعت ۱۱:۲۸
بچه ها وقتی به مهد کودک میروند در ابتدا زیاد مریز می شوند. چون بدن باید نسبت به بعضی ویروس ها مقاوم شود بچه ای که زود با جامعه در تماس است در فواصل کمتر مریض شده و زود تر بدنش مقاومتر خواهد شد. اما بچه ای که به مهد می رود این مقومت بدن ممکن است در مدت زمان بسیار زیادتری برای وی بدست آید.
چهارشنبه ۱۱ مهر ۱۳۸۶ ساعت ۱۴:۴۱
بعضي از تب ها به خاطر استرسي هست كه ممكنه پيش بياد درسته كه صبا جون هنوز به اون حد نرسيده كه دچار استرس شه ولي چون از خونه چند ساعتي دور بوده و گرماي خونرو حس نمي كرد شايد به اون دليل بوده ولي به هر حال خوش حالم كه داره زود بزرگ ميشه و همه چيز رو تجربه مي كنه .